خط خطی های ذهن من

بایگانی
۱۲
مرداد
۹۹

آموزش سئو با چک لیست سئو ابتکاری ترین روش برای آموزش سئو است که لازمه هر سئوکار و مدیر سایت است، این چک لیست سئو 2020 که در به ما کمک می کند تا مشکلات سایت را تک به تک حل کنیم و جلو بیریم، با این کار سایت از 0 تا 100 از لحاظ سئو، با آخرین فاکتورهای گوگل توسط تیم سئوکال تهیه شده است.

 

چک لیست سئو داخلی مبحثی است که امروز میخواهیم به آن بپردازیم ، البته این موضوع در سئو داخلی و خارجی بسیار پر اهمیت میباشد چراکه تمامی موارد تاثیر گذار در زمینه سئو را در آن درج کرده ایم.

خب بدون هیچ مقدمه ای برویم سراغ توضیحات اصلی:

  1. تکرار کلمه کلیدی 1.5% الی 3% در متن
  2. 2% از متن کلمات هم معنی با کلمه کلیدی اصلی
  3. در متن یکبار کلمه کلیدی با رنگ قرمز

ـ به وسیله ابزارها و سایت‌های آنالیز جستجوی کاربران اینترنتی، کلمات کلیدی را پیدا کنید و حجم جستجوی آن‌ها را بررسی کنید. مثلاً برای محصول «کیف پول چرمی زنانه» ببینید چه ترکیبی از این چهار کلمه بیشترین جستجو را داشته است و آن را در اولین نوبت و سپس ترکیب‌های بعدی را در ادامه متن به کار بگیرید.

ـ کوتاهی یا بلندی کلمات کلیدی را بر اساس حجم جستجو (که به وسیله ابزارهایی مانند گوگل ترندز به دست می‌آورید) انتخاب کنید. لزوماً کلمات دم‌دراز و بلند بیشترین حجم جستجو را ندارند.

  • بهرام همایون
۱۵
دی
۹۳

توهین خواهر ندا آقا سلطان(هدی آقا سلطان) به شهید بزرگوار طهرانی مقدم!!

لعنت به کسانی که شهدای ما را بی ارزش میدانند...

لعنت به کسانی که زحمات طهرانی مقدم را نادیده گرفتند...

ما همه راه این شهید و شهدای بزگوار را طی خواهیم کرد....

همان راهی که اسراییل به زودی باید نابود گردد...

لینک مطلب

  • بهرام همایون
۱۳
دی
۹۳

به نقل از صفحه فیس بوک مازیار بیژنی؛ کاریکتوریست و صاحب امتیاز نشریه بزنگاه(لینک در آخر مطلب)

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

ماجرای کاریکاتور شجریانی که کاریکاتور شجریان نبود!!


این کاریکاتور در سال 88 در جریان فتنه سبز و پس از مصاحبه شجریان با صدای آمریکا و ترانه هایی که در حمایت از فتنه اجرا کرده بود در روزنامه کیهان چاپ شد.همزمان کاریکاتور را روی وبلاگی که آن زمان به اسم " کارتون بلاگ" داشتم گذاشتم. از همان ساعات اول متوجه افزایش تصاعدی بازدیدهای وبلاگ شدم، آمار بازدید از وبلاگ از 300 بازدید معمول روزانه به 4000 رسیده بود! گویا سایت ضدانقلابی "بالاترین" لینکی به این کاریکاتور داده و ضمن توهین آمیز خواندن آن دستور حمله پیاده نظام سبز به کارتون بلاگ را-لابد با رمز یا حسین میرحسین-صادر کرده بود.

موج حملات سبز به وبلاگم دو سه هفته ای ادامه داشت و بعد ناگهان فروکش کرد. سبزی ها روزانه 300 الی 400 کامنت که غالبا حاوی رکیک ترین فحش های "ک" دار بود در وبلاگ می گذاشتند که به دلیل تردد خانواده! مجبور به حذف بسیاری از کامنت ها بودم.ولی کامنت ها واقعا خواندنی بود:

توهین به شجریان کم از توهین به مقدسات دینی و پیامبران الهی نیست

توی عرب نژاد آبروی ما ایرانیان خالص و پاک را برده ای

تو یک بسیجی از تخم چنگیز و افغان هستی

تو و شریعتمداری را وسط خیابان آتش می زنیم

جوری می کشمت که امواتت از گور بلند شوند و برایت گریه کنند

این سبزپراکنی ها روزها و ماه های بعد هم کمابیش تا حادثه عاشورا و حماسه نهم دی ادامه پیدا کرد.از عاشورا به بعد با رسیدن مهمان های ناخوانده بهایی، سلطنت طلب، وهابی و صهیونیست! مدل کامنت ها عوض شد.یکی نوشته بود:

بیچاره! پدرانت به زور شمشیر صفویه شیعه شدند ولی تا دو سه نسل دیگر همه شما شیعیان را نابود می کنیم. آن دیگری نوشته بود: مشکل ما با تو و کیهان نیست، مشکل ما با محمد(ص) است که 700 یهودی بنی قریضه را گردن زد! البته در نهایت سیل نهم دی لجن ها را لایروبی کرد و هیاهوها گذشت ولی چیزی که وسط این غوغاها نادیده گرفته شد این بود که آن کاریکاتور در اصل کاریکاتور شجریان نبود، بلکه نمادی از اصلاح طلبانی بود که در ایام فتنه سرگرم ساززدن و خواندن برای رسانه های بیگانه بودند!!

 لینک مطلب در فیس بوک

  • بهرام همایون
۰۸
دی
۹۳

 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ..ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺻﻮﺭﺗﻬﺎﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺑﺪﻥ ﻧﯿﻤﻪ ﺟﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﻭ ﺁﺗﺸﺶ ﺯﺩﻧﺪ.. ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﻼﻝ ﺍﺣﻤﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻨﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ.

ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﺪﻧﺪ. ﻭ ﺑﺎ میله ﺁﻫﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﮐﻮﺑﯿﺪﻧﺪ. ‌ﺳﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﺷﮑﺴﺖ، ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ. ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺳﻂ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﯾﮑﯽ ﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺭﻓﺶ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﻧﺎﺧﻦ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﻧﺎﺧﻦ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ‌ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺍﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺍﻋﻀﺎﯼ ﻣﻨﺎﻓﻘﯿﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ،  ﺣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺻﺪﺍ ﺣﺪﺱ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﺴﺮﺵ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺭﺩﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.

ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ ، ﻫﯿﭻ ﺭﺑﻄﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ!!!!!

ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺷﻬﯿﺪ ﺳﺘﺎﺭﯼ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺑﺎﺯﻧﻮﯾﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ..

ﺷﻬﯿﺪ ﺳﺘﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍﯼ ۸۸، ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻓﺠﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ..

  • بهرام همایون
۰۷
دی
۹۳

امـام خامنـه ای حفظه الله:

خیال کردند ایران هم گرجستان است(!)

یک سرمایه‌دار صهیونیست آمریکائى چند سال قبل از این،

طبق ادعاى خودش که در رسانه‌ها و در بعضى از مطبوعات نقل شد،

گفت من ده میلیون دلار خرج کردم، در گرجستان

انقلاب مخملى راه انداختم؛ حکومتى را بردم، حکومتى را آوردم.

احمق ها خیال کردند جمهورى اسلامى ایران و این ملت عظیم هم مثل آنجاست.

ایران را با کجا مقایسه میکنید؟!

مشکل دشمنــان مــا ایــن است کــه هنوز هــم ملــت ایران را نشنـاختند.

بیانات خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران 

29/03/1399

 

  • بهرام همایون
۰۷
دی
۹۳

ﯾﻠﯽ ﮔﻤﻨﺎﻡ . ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯﯾﺶ

ﻫﻢ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭﺟﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺶ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻣﺰﺩﺵ ﺭﺍ ﺗﻌﯿﯿﻦ

ﮐﻨﺪ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺗﺸﺒﺪﯼ . ﺑﺎ ﺳﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﮔﺮﻧﻤﯽ

ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﺎﮐﯿﺶ ﻧﺒﻮﺩ

ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ ﺍﻭ ﺷﺶ ﺑﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﺭﺗﺶ ﻋﺮﺍﻕ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺭﻭ ﻧﺮﻓﺖ

ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺭﻓﺖ

ﺩﻭ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭ ﻭ ﺭﺍﮐﺖ ﮐﺒﺮﯼ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﮐﺸﯿﺪ

ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﯾﺖ ﻣﻮﺷﮑﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻨﻬﺪﻡ

ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻧﺸﺴﺖ ﺭﻭﯼ ﺁﻫﻦ ﭘﺎﺭﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﻭ ﻋﮑﺲ ﮔﺮﻓﺖ

ﺍﻧﻬﺪﺍﻡ ﺩﻫﻬﺎ ﺗﺎﻧﮏ ﻭ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺳﻨﮕﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ

ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ....

ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺷﺮﻓﺖ

برگرفته از برگه مردان آسمان

  • بهرام همایون
۰۶
دی
۹۳

تعدادی از چهره‌های اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که فلسفه به وجود آمدن حماسه ۹دی چه بود و چرا مردم به صورت خودجوش در برابر فتنه‌گران ایستادند، واکنش‌های متفاوتی از خود نشان دادند.

سید عبدالواحد موسوی لاری، عضو مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به پرسش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا گفت: من در جاده هستم و نمی‌توانم صحبت کنم.

عیسی سحرخیز، از چهره های مطرح اصلاح طلب نیز در پاسخ به خبرنگار ما اظهار داشت: من الان در شرایطی نیستم که مصاحبه کنم و اگر توانستم تماس می‌گیرم.

ماشاالله شمس‌الواعظین، از روزنامه نگاران اصلاح طلب نیز در خصوص حماسه نهم دی ماه سال ۸۸ بیان کرد: من صحبت نمی‌کنم. نه تنها در این موضوع بلکه کلا صحبتی نخواهم کرد.

وی در پاسخ این سوال که ۹ دی حماسه ملی است و چرا نمی‌خواهید در این باره صحبت کنید،‌ ابراز داشت: اولا که ۹ دی حماسه ملی نیست و شما اسمش را گذاشتید حماسه ملی. روز ملی آن چیزی است که در درون من و شما و در تقویم آمده باشد. ثانیا این که من در هیچ زمینه ای صحبت نمی‌کنم.

شهربانو امانی، نماینده دوره های پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی، نیز در واکنش به سوال خبرنگار ما گفت: من در جلسه هستم و در کل نیز وارد این مسائل نمی‌شوم.

وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا روز ۹ دی حماسه ملی بوده یا نه، ضمن خندیدن به سوال مطرح شده بیان کرد: در جلسه هستم و معنای حماسه بزرگ یا کوچک را نمی دانم.

زهرا اشراقی، همسر محمد رضا خاتمی نیز در این خصوص به خبرنگار ما گفت: من در این موضوع مصاحبه نمی‌کنم. البته کلا قصد مصاحبه کردن ندارم ولی به طور ویژه در این موضوع صحبت نخواهم کرد.

وی در ادامه در واکنش به این جمله که این موضوع با تمامی موضوعات فرق دارد، عنوان کرد: خیلی موضوعات در کشور با دنیا فرق می‌کند ولی من کلا مصاحبه نمی کنم.

علیرضا بهشتی، عضو فعال ستاد میرحسن موسوی از سران فتنه نیز در این رابطه در پاسخ به سوال خبرنگار راه دانا تصریح کرد: من در این باره صحبت نمی‌کنم و نظر خاصی هم ندارم.

صادق زیبا کلام نیز در این راستا بحالتی تمسخر آمیز در پاسخ به سوال مطرح شده، گفت: شما بروید ببینید ۲۵ خرداد جمعیت مردم بیشتر بود یا ۹دی !؟

الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاح طلب به خبرنگار ما پاسخ داد: به هیچ عنوان صحبت نمی‌کنم.

همچنین سعید لیلا در واکنش به این سوال بیان کرد: من نمی‌توانم در این خصوص حرفی بزنم.

علی اسلامی پناه، نماینده اصلاح طلب مجلس در دوره هفتم و هشتم، گفت: من الان صحبت نمی‌کنم.

جمشید انصاری، استاندار زنجان نیز که دارای گرایشات اصلاح طلبی است، در واکنش به سوال خبرنگار ما گفت: نه شما را می‌شناسم و نه در این باره صحبت می‌کنم.

                                                                                                                          منبع:راه دانا

  • بهرام همایون
۰۶
دی
۹۳

شما که می‌گویید چرا برای موسوی و کروبی دادگاه برگزار نمی‌کنند، مگر قوه قضاییه را قبول دارید که بخواهید دادگاهش را قبول داشته باشید؟! اگر دادگاه رأی به اعدام موسوی و کروبی بدهد، تضمین می‌دهید که رأی دادگاه را بپذیرید؟!

علت برگزار نشدن دادگاه در همین نکته نهفته است چون هیچ تضمینی وجود ندارد. شما قبل از انتخابات 88 هم ادعا می‌کردید ولایت فقیه و شورای نگهبان را قبول دارید اما پس از انتخابات نظر هر دوی اینها را نپذیرفتید و دست به شورش زدید.

حالا هم خواستار برگزاری دادگاه هستید اما اگر دادگاه خلاف میل شما رأی صادر کند، شما هزار بهانه ردیف می‌کنید که رأی را نپذیرید. اینکه دادگاه صالحه نبوده، قاضی مستقل نبوده، رأی تحت تأثیر فلان نهاد و فلان شخص صادر شده، به موسوی اجازه دفاع ندادند و بهانه‌های دیگر و بعد احتمالاً می‌خواهید در اعتراض به رأی دادگاه، ایران را قیامت کنید! وگرنه ما بیش از شما خواهان برگزاری دادگاه و محاکمه هستیم.

ضمناً منتظر حسن روحانی برای رفع حصر نمانید. حسن روحانی سال‌ها در شورای عالی امنیت ملی مسئولیت داشته و کاملاً از ساز و کار آن باخبر است. قبل از انتخابات 92 هم باخبر بوده است. پس می‌دانست که رفع حصر شدنی نیست. وعده رفع حصر هم سیاستی بود در راستای کنار زدن کاندیدای اصلاح‌طلب و جلب رأی اصلاح‌طلبان! فلذا فکر چاره دیگری باشید!

  • بهرام همایون
۰۶
دی
۹۳

آژانس تبلیغاتی آگهی استخدامی را برای شغلی با عنوان "مدیر عملیات" منتشر نموده و با چند نفر که برای پذیرش این شغل اعلام آمادگی کرده‌اند، به صورت آنلاین مصاحبه کرده است!

فرد مصاحبه کننده، ملزومات این شغل را این گونه بر می‌شمرد:

  • تقریباً تمام مدت باید سرپا باشید
  • دائماً باید در حرکت باشید
  • باید بیش از 135 ساعت در هفته کار کنید
  • می‌بایست مدارک تحصیلی در پزشکی، مالی و هنر مهمانداری داشته باشید
  • تعطیلات ندارید و حتی در موسم اعیاد حجم کاری‌تان بیشتر می‌شود
  • زمانی برای خواب ندارید
  • برای این کارها حقوقی دریافت نخواهید کرد

طبیعی بود این شرایط نظر هیچکس را جلب نمیکرد و حتی برخی با تصور اینکه مورد تمسخر قرار گرفته اند شروع به پرخاش میکردند ! اما وقتی متوجه میشدند این شغل واقعا وجود دارد و سخت ترین و مهم ترین شغل دنیا است اشک در چشمانشان جمع میشد...

این شغل دشوار و طاقت فرسا شغلی نیست جز «مادر»

شغلی که هیچکس جز یک مادر توان انجام اون رو نداره

  • بهرام همایون
۰۴
دی
۹۳

یه روز که خانواده ی اش خونه نبودن ، پسرش رو با خودش آورده بود سر کار

اسم پسرش محمد مهدی بود

حـاج احمد از صبح که اومد رفت توی جلسه و محمد مهدی رو پیش من گذاشت

بـرا جلـسـه مـوز خـریـده بـودیـم، بعـد از جلـسه یـه مـقــدار مـوز اضـافـه اومـد

دیـدم محـمد مهـدی از صـبح هیچـی نخـورده، واسـه همـین یه موز بهش دادم

همون لحظه حاج احمد کارم داشت و منو صدا کرد

وارد اتــاق حاجــی کــه شــدم ، محـمد مـهـدی هـم پشــت سـرم داخـل شـد

حـــاج احــمد تــا مــوز رو دســت پســرش دیــد ، چهــره اش بر افروخته شد

تـا حـالا اینـقـدر عصـبـانـی نـدیـده بـودمـش

بــــا صـــدای بلـــند گفــت: کــی بــه شـما گفتـه بـه پسـر مـن مـوز بدیـن؟

گفتــم : حـاجـی! ایـن بچـه از صبـح تـا الان هیـچـی نخـورده

یه موز که بیشتر بهش ندادیم ، تازه اونم از سهم خودم بوده

نذاشت حرفم تموم بشـه، دسـت کـرد جیبش ، یه مقدار پول بهم داد و گفت:

همیـن الان میـری یـه کیـلو مـوز میـخری ، میـذاری جـای این یه موزی که

پسرم خورده...

خاطره ای از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی

راوی سید محمد حسن سالمی




  • بهرام همایون